جدول جو
جدول جو

معنی حسین سلامی - جستجوی لغت در جدول جو

حسین سلامی
(حُ سَ نِ سَ)
ابن احمد بیهقی مکنی به ابوعلی. او راست: ’ولات خراسان’ و ’نتف الطرف’. (معجم الادباء ج 1 ص 118)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(حُ سِ طَ)
دهی است از دهستان خادۀ بخش دلفان شهرستان خرم آباد. ناحیه ای است واقع در 9هزارگزی خاور نورآباد وشش هزارگزی خاور راه خرم آباد به کرمانشاه. ناحیه ای است واقع در جلگه. سردسیر مالاریائی. دارای 90 تن سکنه میباشد. فارسی و لری زبانند. آب آن از رودخانه تأمین میشود. محصولات آنجا غلات، لبنیات. اهالی به کشاورزی و گله داری گذران میکنند. راه مالرو است. ساکنین از طایفۀ کرمعلی هستند. (فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا
(حَ سَنِ عَلْ لا)
ابن محمد سنجری هندی دهلوی صوفی. در 736 هجری قمری درگذشت. او راست: ’فوائد الفوائد’. (هدیهالعارفین ج 1 ص 285). و رجوع به حسن دهلوی شود
لغت نامه دهخدا
(حُ سَ نِ)
شاعر معاصر سام میرزا صفوی و متوفی در دامغان 941 هجری قمری (ذریعه ج 9 ص 497)
لغت نامه دهخدا
(حُ سَ نِ)
ابن محمد بن فخربن علی ملقب به کمال الدین لاری. او راست: شرح رساله ’الحوراء و الزوراء’ که در 918 هجری قمری 1512/ میلادی تألیف کرده است. (کشف الظنون) (معجم المؤلفین) (هدیهالعارفین ج 1 ص 317) (ذریعه ج 13 ص 303) (روضات 161)
لغت نامه دهخدا
سالمی. ابن محمد. در عداد صحابه یاد شده است. (الاصابه ج 2 ص 80). صحابه کسانی بودند که در روزگار سختی و هجرت، شانه به شانه پیامبر اسلام (ص) ایستادند و از او حمایت کردند. هر فردی که پیامبر را دیده و به او ایمان آورده، در زمره ی صحابه قرار می گیرد. واژه ی «صحابی» در منابع اهل سنت و تشیع بسیار مورد بحث و پژوهش قرار گرفته است.
لغت نامه دهخدا
(حُ سَ نِ اِ)
ابن رضا علی هندی. در سامراء 24 جمادی الاّخره 1330 هجری قمری درگذشت. او راست: ’الادعیه و الزیارات’. (معجم المؤلفین از اعیان الشیعه)
لغت نامه دهخدا
(حُ سَ نِ بَ)
ابن طالب بن عباس بن ابراهیم بن حسین بن عباس بن حسن بن عباس بن حسن بن محمدعلی بلاغی ربعی کاظمی شاعر نجفی. درگذشتۀ 1320 هجری قمری 1902/ میلادی (معجم المؤلفین ج 4 ص 13)
لغت نامه دهخدا
(حُ سَ نِ سَ)
ابن عبدالرحمان حسنی مکنی به ابوعلی. مؤلفاتی دارد و در1309 هجری قمری 1891/ میلادی درگذشت. (معجم المؤلفین)
لغت نامه دهخدا
(حُ سَ نِ سَ لَ)
ابن علی بن عبدالله بن محمد رهاوی سلمی منسوب به یکی از قراء دمشق. کتابی در قرائت داشت و در دمشق در رمضان 414 هجری قمری / 1023 م. درگذشت. (معجم المؤلفین از ابن الجزری ج 1 ص 245)
لغت نامه دهخدا
(حُ سَ نِ سَ وا)
ابن هبه الله بن رطبه شیعی محدث و مکنی به ابوعبدالله بود. به خراسان و ری رفت و در رجب 579 هجری قمری 1183/ میلادی درگذشت. (لسان المیزان ج 2 ص 316) (معجم المؤلفین)
لغت نامه دهخدا
(حُ سَنِ شَ)
ابن عبدالله بن مسعود شبامی مسعودی نحوی مقری ادیب شاعر. او راست: ’الاغراب فی الاعراب’. و در1146 هجری قمری 1733/ میلادی درگذشت. (معجم المؤلفین)
لغت نامه دهخدا
(حُ سَ نِ کِ)
ابن عبدالرحیم بن ولید بن عثمان بن جعفر کلابی معروف به ابن ابی الزلازل شاعر لغت شناس عرب. او راست: ’انواع الاسجاع’. وی در رمضان 354 هجری قمری 965/ میلادی درگذشت. (معجم المؤلفین ازالوافی بالوفیات ج 11 ص 89) (معجم الادباء ج 1 ص 118)
لغت نامه دهخدا
(حُ سَنِ مِ)
ابن علی بن ابوالقاسم عمادالدین ابوعلی حنفی منسوب به لامش از قرای فرغانه است. در سمرقند در 522 هجری قمری درگذشت. او راست: ’الزیارات’ در فروع و واقعات لامشی و جز آن. (هدیه العارفین ج 1 ص 312)
لغت نامه دهخدا
(حُ سَ نِ حَ)
ابن حسن بن محمد بن حلیم بخاری یا جرجانی شافعی مکنی به ابوعبدالله. فقیه، محدث، متکلم، ادیب بود. در بخارا در 338 هجری قمری بزاده و در همانجا بقضاء منصوب و در ربیع اول 403 هجری قمری درگذشت. او راست: ’منهاج الدین’ در سه جلد و ’آیات الساعه’. (معجم المصنفین از ذهبی) (سیر النبلاء ج 11 ص 51) (الوافی بالوفیات ج 11 ص 65) (طبقات الشافعیه ج 2 ص 69) (تذکره الحفاظ) (شذرات الذهب) (کشف الظنون) (هدیه العارفین ج 1 ص 308)
لغت نامه دهخدا
(حُ سَ نِ حَمْ ما)
یکی از سران لشکر صاحب الزنج و قیام کنندگان زنگی است. رجوع به صاحب الزنج و ابن اثیر چ 1302 هجری قمری ج 7 ص 84 شود
لغت نامه دهخدا
(اَ بُلْ حُ سَ نِ سَ)
یکی از شیوخ طریقت است و در مائۀ چهارم هجری میزیست. او راست: تاریخ ولات خراسان. رجوع به نامۀ دانشوران ج 3 ص 92 شود
لغت نامه دهخدا